وقتی این باسمهی چوبی را دیدم بلافاصله گفتم که باید این را به شما هم نشان دهم. پس این شما و این "ایچیکاوا دانجورو پنجم در نقش اسکلت و روح راهب مرتد سیگن ( در سمت چپ تصویر)، و ایوایی هانشیرو چهارم در نقش شاهدخت ساکورا (در سمت راست)، در نمایش ژاپنی جوروری به نام بقایای کاج و گیلاس، از بخش دوم نمایش گل اِدو، که در سالن تئاتر ناکامورو از روز اول دومین ماه سال در ۱۷۸۳م. اجرا شد."
نمایشهای کابوکی اشباح در اوایل قرن نوزدهم بسیار محبوب بودند. فرایند تولید این آثار شامل جلوههای ویژهی چشمگیری میشد؛ از قبیل تغییر سریع لباس در هنگام تبدیل بازیگر به شبح، و وجود دریچههای مخفی و دستگاه پرواز برای به وحشت انداختن یا هیجانزده کردن تماشاچیان. این نمایشها عموما در هنگام گرمای تابستان اجرا میشد، زمانی که طبق رسوم مناسب داستان ارواح بود، چراکه قرار بود این داستانها لرزه به تن حضار بیاندازد. این مراسم با فستیوال ژاپنی مردگان یا اوبون ماتسوری نیز همزمان بود. این اثر چاپی از کاتسوکاوا شونشو در سال ۱۷۸۳م. راهب بودایی سیگن را نشان میدهد، کسی که دلباختهی شاهدخت ساکورا شد و بعدها او را تسخیر میکند.
شگفتانگیز است، نه؟