تا روزِ هفتمِ ژانویۀ ۲۰۱۸ میتوانید این پرتره را در نمایشگاهِ "الگرکو تا گویا - شاهکارهای اسپانیایی" از موزۀ بوز در مجموعۀ والاس تماشا کنید :)
این چهرهنگاره در سالِ 1862 توسّطِ جان و ژوزفین بوز از مجموعۀ کُنده دِ کینتو خریداری شد. وقتی که در سالِ 1892 درهای موزۀ بوز را به روی عموم باز کردند، صاحبِ بزرگترین مجموعۀ شاهکارهای اسپانیایی در بریتانیا بود. این تابلو نیز در میانِ آن شاهکارها بود و هنوز هم هست.
فرانسیسکو خوزه دِ گویا ی لوسینتس (1746-1828) یکی از هنرمندانِ برجستۀ اسپانیایی در اواخرِ قرنِ 18 و اوایلِ قرنِ 19 و همچنین یکی از بزرگترین چهرهنگارانِ دورانِ مدرن به شمار میرود.. این نقّاشی نمونهای برجسته از سبکِ کار و قدرتِ ابتکارِ اوست.
این چهرهنگاره در سالِ 1797 کشیده شده و همانطور که نوشتۀ پایینِ تابلو نشان میدهد، به "دوستش" خوان آنتونیو ملندز والدز، که قهرمانِ این نقّاشیست تقدیم شده.
علیرغمِ ماهیّتِ احساساتیِ این اثر که سندیست بر یک دوستیِ وفادارانه و استوار، این نقّاشی در یکی از برهههای حسّاسِ تاریخِ اسپانیا و شخصِ نشینگر∗ خلق شده است. ملندز والدز نه تنها دوستِ صمیمیِ گویا، بلکه یک قاضی و یکی از اعضای حلقۀ روشنفکرانی بود که به اصلاحاتِ اجتماعی و قضایی در اواخرِ قرنِ هجدهم علاقهمند بودند. پس از انقلابِ فرانسه در سالِ 1789، موضعِ اسپانیا نسبت به این کشور از یک دشمنیِ سرسختانه به یک وفاداریِ محتاطانه تبدیل شد. بنابراین، اسپانیا از سالِ 1797، تحتِ تأثیرِ جمهوریِ فرانسه، دورۀ کوتاهی از اصلاحاتِ سیاسی را آغاز کرد. در این مرحله بود که اعضای به اصطلاح روشنگریِ اسپانیایی به مناصبِ قدرت در دولت دست یافتند.
گویا که دوستِ بسیاری از این روشنفکران بود، در این مرحله از زندگیِ حرفهایِ خود یکی از موفّقترین نقّاشانِ دربار بود و علیرغمِ بیماریِ هولناکی که او را برای همیشه ناشنوا کرد، به مدیریّتِ آکادمیِ سن فرناندو منصوب شد. در عینِ حال در کارِ چهرهنگاری نیز به موفقیتهای زیادی دست یافت.
گویا و ملندز والدز برای نخستین بار احتمالاً در سالِ 1790 و در شهرِ زاراگوزا ملاقات کردهاند؛ جایی که والدز در آن یک قاضی بود. این چهرهنگاره در سالِ 1797 توسّطِ گویا کشیده شده، سالی که برای نشینگر بسیار مهم بود. ملندز علیرغمِ اینکه نتوانست پستِ دادستانی را به دست آورد، در آن سال اوّلین نسخههای جمعآوری شده از اشعارِ خود را منتشر کرد. در سالِ 1808 توسّطِ رژیمِ جوزف بناپارت به عنوانِ وزیرِ آموزشِ عمومی منصوب شد. هنگامی که سلطنتِ اسپانیا در سالِ 1814 احیا شد، او از سمتِ خود برکنار و مجبور به ترکِ اسپانیا شد. سه سال بعد، ملندز در مونپلیۀ فرانسه . در فقر درگذشت.
این چهرهنگاره به دلیلِ صداقتش در نمایشِ واقعیّت و عدمِ وجودِ تزئینات حائزِ اهمّیّت است؛ این ویژگی بیش از همه در موهای ژولیده و افتادگیِ پلکها قابلِ مشاهده است. رویکردِ نوآورانۀ هنرمند به چهرهنگاری نیز در شیوهای که ملندز را صمیمانه ارائه میکند مشهود است. سیمای نشینگر به گونهای هوشیار منتقل میشود و پس زمینۀ تکرنگ نیز توجّه را بر چهره و چشمهای پرفروغی متمرکز میکند که شخصیتِ دوستِ او را آشکار میسازد. ضرباتِ قلمموی پهن در یقه و شانههای ملندز و دستِکارِ پرجنبوجوشِ گویا، مشخّصۀ سبکِ او در اواخرِ دهۀ 1790 است.
شما میتوانید در وبسایتِ دیلیآرت در موردِ نمایشگاهِ الگرکو تا گویا - شاهکارهای اسپانیایی بیشتر بخوانید.
sitter *
در ادبیّاتِ هنریِ غرب، به کسی میگویند که در برابرِ نقّاش مینشیند تا چهرهاش را بکشند. من واژۀ نشینگر را به عنوانِ معادلی برای آن پیشنهاد میکنم. مترجمِ فارسی - رضا سامی.