انوره دومیه در اواخر زندگیش وقتیکه روی لیتوگرافیهایش برای گذران زندگی حساب میکرد، تابلوهای رنگ روغن با تم منحصر به فرد تولید میکرد. دن کیشوت، فیگور انسانی بود که معمولا میکشید. این تابلو به عنوان اولین با موضوع دن کیشوت شناخته میشود. در این زمان بینایی دومیه در حال کم شدن بود و تندگستی گریبان او را گرفته بود
او با شور و حرارت دن کیشوت را دوباره و دوباره کشید. گذشتن از صحراها و کوهستانها با سانچو پانزا یا حمله کردن به گلهی گوسفندان به علت اشتباه گرفتن آنها با دشمنان. در اواخر این مجموعه تقریبا ناممکن بود که تابلوها را به قسمتهای مشخص از رمان مربوط کرد. دومیه به سادگی و با ضربه قلمهای آزاد به ما دو مرد پشت اسب، منزوی شده از جامعه را نشان میدهد
فردا میبینمتون
پی نوشت: در اینجا بخوانید چرا انوره دومیه و جی ام دبلیو ترنز آثاری آفریدند که خیلی جلوتر از زمان خودشان بود